میراث مکتوب- نخستین روز اردیبهشت، در تقویم ملی ایران، به نام بزرگداشت یکی از درخشانترین چهرههای ادب پارسی، حکیم سعدی شیرازی نامگذاری شده است؛ شاعری که آثارش نهتنها در زبان فارسی، بلکه در ادبیات جهان نیز طنینانداز است. به همین مناسبت، با دکتر احمد تمیمداری، استاد برجسته زبان و ادبیات فارسی و از پژوهشگران صاحبنام حوزهی سعدیپژوهی، دربارهی چندوجهی بودن شخصیت و آثار سعدی، جایگاه او در میان مخاطبان جهانی، و ضرورت بازخوانی و بازشناسی آموزههای حکمتآمیز او در جامعه امروز به گفتوگویی انجام شده است. این گفتوگو، نگاهی است به وجوه کمتر دیدهشده از زندگی، اندیشه و تأثیرگذاری ماندگار این شاعرِحکیم.
سعدی در زمرهی شاعرانی است که آثارش همواره در میان کشورهای دیگر نیز از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است. اگر ممکن است در این زمینه توضیح دهید.
همانطور که میدانید، سعدی عمر طولانی داشته و زندگیاش به سه دورهی سیساله تقسیم میشود. او در قرن هفتم زندگی میکرد؛ درست در همان دورهای که مولانا میزیست، با این تفاوت که مولانا در قونیه بود و سعدی در شیراز. سعدی تحصیلکردهی بغداد است. او، فراتر از آنکه شاعری چیرهدست باشد، حکیم و واعظی برجسته نیز به شمار میرود. شگفتانگیز است که با وجود آنکه واعظ بود، غزلهایی سروده که پس از گذر قرنها، همچنان بینظیرند. من در سالهای اخیر، مقالهای مفصل با عنوان «سعدیپژوهی در کشورهای انگلیسیزبان» نوشتهام که در مجلهی ادب فارسی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران به چاپ رسیده است. در آن مقاله به این موضوع پرداختهام که سعدی شاعری چندوجهی است؛ یعنی افزون بر هنر شاعری و وعظ، مشاورههای مؤثر و مهمی نیز به سیاستگذاران زمان خود میداده است.
نمونهاش، مشورتی است که به سعدبن زنگی میدهد. به او میگوید: اگر با نمایندهی مغولها گفتوگو کنید، احتمال دارد آنها از حمله به شیراز صرفنظر کنند، اما اگر گفتوگو نکنید، ممکن است حتی حیوانات را هم بکشند. سعدبن زنگی این توصیه را میپذیرد، با نمایندهی مغولان گفتوگو میکند و آنها از حمله به شیراز منصرف میشوند.
در واقع سعدی با ارائهی چنین پیشنهادهای سیاستمدارانهای، شیراز را از خسرانی بزرگ نجات میدهد…
دقیقاً. او حکیمی است که از جنبههای سیاسی و عملی نیز مورد توجه دولتمردان زمان خود قرار داشته است. از سوی دیگر، دو کتاب ارزشمند بوستان و گلستان از او بهجا مانده که شاید کمتر کسی به تفاوت آنها توجه کرده باشد. گلستان، کتابی است که جنبههای عملی و تربیتی در آن پررنگتر است و واقعاً همچون گلستانی است که گلها در آن کاملاً پرورش یافتهاند. اما بوستان اثری است آرمانی که مولفههای اخلاقی و ایدهآلی دارد و بوی گل از آن به مشام میرسد.
اساساً سعدی در دو حوزهی حکمت نظری و حکمت عملی فعالیت کرده است. با این حال، عمدهی تلاشهای او را در حوزهی حکمت عملی میدانند که همواره بر موضوعاتی چون تدبیر منزل، سیاست مدن و اخلاق استوار بوده است. بهطور کلی میتوان مجموعهی آثار سعدی را در شاخهی حکمت عملی جای داد. خوشبختانه، آثار سعدی و حافظ در جهان امروز، به یک میزان شناختهشدهاند و در اروپا و آسیا تأثیرگذار بودهاند. مطالعه دربارهی آثار سعدی به قرن هجده میلادی بازمیگردد؛ یعنی زمانی که انجمن آسیای بنگال حدود یکونیم قرن پیش تأسیس شد و ترجمهی آثار سعدی در آن دوره، نقشی مؤثر در گسترش شناخت از او ایفا کرد.
به نظر میرسد یکی از دلایل علاقهی مخاطبان داخلی و خارجی به آثار سعدی، مفاهیم ملموسی است که در بوستان و گلستان بهخوبی دیده میشود…
بله، نوشتههای سعدی از جنبههای مختلفی حائز اهمیتاند. یکی طنز است، دیگری خردگرایی، و همچنین موضوعاتی چون تربیت، سیاست، عشق، زیباییشناسی و… همین ویژگیها باعث شده آثار او هم نزد مردم عادی و هم نزد خواص، محبوبیت زیادی پیدا کند.
دانشمندی به نام آنسوارد، اشعاری از سعدی را ترجمه کرده و به این نکته اشاره داشته که او شاعری است که نور خردورزی را میان مردم میتاباند. ویلیام جونز، از دیگر مترجمان انگلیسی آثار سعدی و حافظ، نیز از طریق ترجمهی این آثار به اهمیت زبان فارسی پی برد. او، بهویژه در معرفی گلستان سعدی، تلاش زیادی کرد.
با این حال، نثر مسجع گلستان معمولاً ترجمه را دشوار میکند.
درست است، نثر مسجع که اشاره کردید، قابل ترجمهی دقیق نیست. اما با اینحال، دو کتاب سعدی به لحاظ تربیتی و اخلاقی، همواره از جایگاهی والا در نگاه اروپاییان و آمریکاییها برخوردار بودهاند.
نمونهی آن، امرسون است که در طول ۸۰ سال زندگیاش به آثار سعدی توجه داشته است. در سال ۱۷۸۹، یعنی زمان پایهگذاری ایالات متحدهی آمریکا و انتخاب جرج واشنگتن به عنوان نخستین رئیسجمهور، مجلهای با عنوان سیاسی منتشر میشد. در این مجله، علاوه بر معرفی معاونان واشنگتن، دو داستان دربارهی سعدی و حافظ نیز منتشر شد.
جالب اینجاست که از سعدی بهعنوان شاعری با جنبههای اجتماعی، اخلاقی و تربیتی، و درعینحال رمانتیک یاد میشود؛ در حالیکه حافظ را صرفاً شاعر رمانتیک میدانند و او را با شاعران باستانی یونان مقایسه میکنند. همچنین، بسیاری از اروپاییان سعدی را «ماکیاولی شرق» لقب دادهاند.
به نظر شما نسل امروز چقدر میتواند از مولفههای فکری و تربیتی آثار سعدی بهرهمند شود؟
واقعیت این است که نسل جوان امروز بیش از هر چیز، تحت تأثیر خوانندگان و بازیگران غربی قرار گرفتهاند و حتی نوع پوشش و رفتارشان نیز از آنها الگوبرداری شده است. در حالیکه غرب، شخصیتهایی چون گالیله، نیوتن و انیشتین را هم دارد، اما آنها چندان الهامبخش جوانانشان نیستند.
به همین خاطر معتقدم فرهنگسازی در معرفی مفاخر ادبی و فکری به نسل جوان، نقش بهسزایی دارد. یکی از متفکران ایرانی نیز بهدرستی اشاره میکرد که برای شناخت سطح دانش دبیران و استادان، کافی است یک دیکته از کلیله و دمنه از آنها بگیرید تا میزان دانششان محک بخورد.
خاطرم هست در کلاس هفتم، دکتر شریف رحمانی استاد ما بود و از روی متونی چون گلستان، کلیله و دمنه و بوستان برای ما دیکته میگفت. میخواهم بگویم اگر انتظار داریم نسل جوان به آثار ادبی بزرگان چون سعدی علاقهمند شوند، باید حتماً استادان زبده در این زمینه پرورش یابند و دولت و آموزش و پرورش از دبیران برجسته حمایت کند.
آزاده صالحی
منبع: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی