میراث مکتوب- آداب و رسوم حلول سال نو و نوروز را آنطور که در روزگار دیرین صورت میگرفته ریچاردسون به این صورت شرح میدهد: «کمی قبل از تحویل سال جوانی خوش بر و بالا که کنایه از سال نو است بر کنار در اتاق خواب شاه پاس میداد. در لحظهای که خورشید بر فراز افق ظاهر میشد وی بدون اینکه خبر بدهد وارد میشد. شاه از وی میپرسید «کیستی؟ از کجا میآئی؟ به کجا میروی، نامت چیست؟ چه آوردهای؟». جوان در پاسخ میگفت:
«خوشبختم و خجسته؛ فرستاده خدایم به سوی تو؛ آورنده سال نوام». دیگری کاسهای میآورد پر از گندم، لوبیا، عدس، کنجد و برنج و از آنها گذشته کلوخه قند و سکههای نو. آنگاه وزیران و بزرگان کشور قرص نانی تقدیم میداشتند. شاه قدری از آن میچشید و بقیه را بین حاضران تقسیم میکرد و در آن حال میگفت: «این روز نوی است از سال نو از روزگار نو که در آن همه موجودات زندگی نوی از سر میگیرند.» سرانجام وی بزرگان مملکت را جامههای نو و هدایای دیگر میداد.» از این توصیف بخوبی برمیآید که رسوم و سنن هرچند نه به کمال اما به مقدار زیاد تا به امروز روز به همان صورت باقی مانده است. (پولاک، 1368: 257)
مأخذ: پولاک، یاکوب ادوارد. 1368. سفرنامه پولاک. مترجم کیکاووس جهانداری. تهران: خوارزمی.