- مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب - https://mirasmaktoob.com -

چند یادداشت بر چهارمقالۀ نظامی عروضی

میراث مکتوب – از روزگار صفّاریان، در ولایت غور، سلسله‌ای از سلاطین و امرای محلّی حکومت داشتند به نام «غوریّه». آوازه و اهمیّت و تا اندازه‌ای استقلال این سلسله ـ از هنگامی که از قید غزنویان بیرون آمدند، یعنی از سال ۵۴۳ آغاز می‌شود و به سال ۶۱۲ تمام می‌شود؛ یعنی تا زمانی که مقهور خوارزمشاهیان می‌گردند.
ولایت غور، امروزه، منطبق است با هزارستان و باید آن را در نقشۀ جغرافیایی افغانستان میان درۀ هیرمند و هرات جُست.
مورّخان غوریّه را ملوک شنسبانیّه یا آل شنسب نیز خوانده‌اند. نسبت به جدّ اعلای آنها ـ شنسب نام ـ که گویند از نژاد ضحّاک بوده و به دست حضرت علی (ع) اسلام آورده بوده. با مرگ عزّالدین حسین ـ در سال ۵۴۵ ـ حکومت آل شنسب میان پسرانش شاخه‌شاخه گشت: علاءالدین غوری فیروزگوه را ـ واقع در میان هرات و غزنین ـ تختگاه خویش گردانید و شاخۀ شنسبانیّۀ غور را نامور و زورمند گردانید و در جنگ با بهرامشاه، شاهنشاه غزنه را شکست داد و به غزنه درآمد و به کین دیرین، آن شهر را به کام آتش سپرد، نوشته‌اند: شهر، هفت شبانه‌روز در آتش می‌سوخت. آنچه علاءالدین از این نمایش زور و ستم اندوخت تنها یک لقب بود. لقبی که چون نیک بنگری، تهی از هرگونه سرافرازی است جهانسوز. علاءالدین جهانسوز.
آنچه در بالا آمده است چکیده مقاله «چند یادداشت بر چهارمقالۀ نظامی عروضی» نوشته زنده یاد دکتر رضا انزابی‌نژاد است که در شماره ۱۷۸ مجله علمی – پژوهشی جستارهای ادبی به چاپ رسیده است.
برای مطالعه متن کامل این مقاله بر روی گزینه دریافت فایل کلیک کنید.
[1]
[2]