- مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب - https://mirasmaktoob.com -

زبان فارسی مهم‌ترین مؤلفه هویت ملی ماست

میراث مکتوب- یاد و نام فردوسی بزرگ که روز پاسداشت زبان فارسی به نام اوست گرامی باد.

زبان فارسی مهم‌ترین مؤلفه هویت ملی ماست، برای آنکه متعلق به همه ملت ایران است. من زبان مادری‌ام فارسی نیست، اما زبان فارسی برای من و امثال من زندگی آفریده است.

در ایران فرهنگی، بیشتر زبان‌ها از خانواده‌ زبان‌های ایرانی هستند و زبان‌هایی هم که ریشه ایرانی ندارند آن قدر دیر و دور با ایران و زبان فارسی زیسته‌ و آمیخته‌اند که فرض محالی است اگر بخواهیم بین آنها و زبان فارسی دشمنی و جدایی بیندازیم.
دست‌کم هزار و اندی سال است که زبان فارسی نقش پیونددهندگی و ایجاد ارتباط عمیق بین ایرانیان را عهده‌دار است‌. زبان فارسی برای بسیاری از ایرانیان زبان مادری، برای بسیاری دیگر زبان رسمی، ملی و دیوانی و به‌ویژه در روزگارانی، برای بخش‌های وسیعی از جهان، زبان فرهنگ و ادب و زبانی دانشورانه و تولید‌ علم و دانش بوده است؛ گرچه نقش اخیر امروزه کم‌رنگ‌ شده ولی چشم‌انداز ما به سوی افق‌های آینده باید معطوف به بازیابی این نقش اثرگذار باشد.

زبان فارسی نقش ارزشمند و گران‌بهای دیگری داشته و اکنون هم دارد و آن پیونددهنگی و ایفای نقش در جایگاه مؤلفه هویت ملی و تاریخی ایرانیان است که در دو بخش قابل توصیف است: یک. پیوند تاریخی: ایرانیان از هزار و اندی سال پیش تا کنون از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب پیوند عاطفی، فرهنگی و ملی خود را با هم از طریق زبان فارسی حفظ کرده‌اند. از بیش از حدود هزار سال پیش فردوسی شاهنامه را سروده است و تا به امروز همه ملت ایران از این رهگذر با تاریخ چندهزارساله خود که در شاهنامه جمع شده است ارتباط جمعی برقرار کرده و شاهنامه خاطره و هویت جمعی ملت ایران شده است. تاریخ مشترک ما از سیستان تا آذربایجان و از فارس تا همدان و از مازندران تا خلیج فارس با این زبان حفظ شده و به ما رسیده است. یعنی این زبان توانسته است در طول زمان  هم خود را حفظ کند و هم پیوند ملت را استوار و مستحکم نگاه دارد.

دو. پیوند امروز: می‌گوییم زبان فارسی مهم‌ترین مؤلفه هویت ملی است. چرا؟ برای آنکه این زبان پیوند ایرانیان را در جای‌جای ایران و جهان و در مجامع و محافل از دانشگاه، پادگان، مدرسه، حوزه تا دیگر مجامع که نمایندگان و گویشوران همه زبان‌های ایرانی در آن حضور دارند تضمین کرده و زمینه ارتباط فرهنگی و بی زجر و زحمت آنها را فراهم آورده است. برای آنکه هویت مشترک و سرمایه‌ مشترکی ایجاد کرده است.

قطران، خاقانی، نظامی و شهریار از سویی و در دیگر سو حافظ، سعدی، خواجو و باباطاهر و در خراسان فردوسی، عطار، مولانا، سنایی، بیهقی و صدها و هزاران سخنور و شاعر پارسی‌گو هستند که متعلق به مجموعه‌ ایران فرهنگی‌اند؛ یعنی ملت ایران آنها را متعلق به خود می‌دانند.

افزون‌ بر اینها زبان فارسی زبان دوم جهان اسلام و محمل تولید بسیاری از محتواهای مرتبط با دین اسلام از تفسیر و فلسفه و فقه و حدیث است و نیز زبانی است که اسلام با آن تا شبه‌قاره هند و شرق آسیا و تا شمال چین رفته است و مردمان بسیاری اسلام را با این زبان شناخته‌اند.

سخن پایانی آنکه ایران فرهنگی شامل مؤلفه‌های به هم پیوسته‌‌ای از جغرافیا، تاریخ، دین، زبان و آداب و رسوم است که همه‌ ایرانیان و دوستداران زبان فارسی را گرد هم آورده است. نقش و سهم زبان فارسی و فردوسی بزرگ در این درآمیختگی و ترسیم رنگین‌کمانی زیبا به نام ایران، بنیادی و شایسته پاسداشت است.

محمدجعفر محمدزاده

منبع: ایبنا

 

 

[1]
[2]