- مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب - https://mirasmaktoob.com -

نکوداشت «محمدجعفر یاحقی» برگزار شد

میراث مکتوب- مراسم نکوداشت عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی و استاد و مدیر قطب علمی فردوسی و شاهنامه دانشگاه فردوسی مشهد، دکتر محمدجعفر یاحقی، برگزار شد.

این مراسم با حضور جمعی از استادان و فرهیختگان و علاقمندان به ادبیات و به‌ویژه علاقمندان به «شاهنامه»، میراث کهن و ماندگار زبان و ادبیات فارسی، برگزار و ابعاد مختلف شخصیت علمی و ادبی دکتر «محمدجعفر یاحقی» بررسی شد.

در این مراسم، دکتر علی‌اشرف صادقی، زبان‌شناس و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی به ۳اثر دکتر یاحقی اشاره کرد و گفت: این آثار ادبی قرون گذشته، در گروه فرهنگ نویسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی به دقت مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته‌اند. نخستین اثر، تصحیح تفسیر ابوالفتوح رازی (روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن) است که در قرن ششم هجری نوشته شده است و دکتر یاحقی این کتاب را با همکاری دکتر محمدمهدی ناصح تألیف کرده است؛ بهترین تصحیح این کتاب که هم متن و هم حواشی آن قابل بهره‌برداری است و فوائد زبانی فراوانی دارد. وی افزود: کتاب دیگر، یک ترجمه تفسیرگونه قرآن است که به «تفسیر شانقشی» معروف است و برخی از واژه های موجود در آن در هیچ کتاب دیگری موجود نیست.

صادقی یادآور شد: سومین اثر ایشان نیز فرهنگنامه‌ای است از تمامی قرآن‌های مترجم که ارزش تاریخی و زبانی دارد و در آن واژگان فراموش‌شده ای از زبان فارسی و تلفظ‌هایی از واژگان فارسی آمده است.

دانش دکتر یاحقی

قطب‌الدین صادقی، نویسنده، مترجم و کارگردان نیز در باب دانش، پژوهش، بینش و روش دکتر یاحقی اظهار کرد: در باب دانش، نخستین کار ایشان، شناخت فرهنگ کلاسیک حفظ زبان و توسعه آن است که به سهم خود به آن وزن داده است؛ کار دوم دکتر یاحقی، در توسعه زبان و ادبیات است که اساس آن در عدم تقلید است.

وی افزود: در امر پژوهش، دکتر یاحقی ۲ دغدغه دارد. دغدغه نخست، اصالت فرهنگ اسطوره‌ای ما است که به ریشه‌ها و ارزش‌های حماسی تاریخ و ادبیات این سرزمین می‌پردازد و بهترین تجلی آن در شاهنامه است. دومین دغدغه او، رویکرد او به واقعیت‌ها است؛ واقعیت تاریخی که بهترین تجلی آن را در ابژکتیویته مثال‌زدنی بیهقی می‌بینیم. واقعیت تاریخی که امروز ما، تداوم آن است و اگر آن را نفهمیم، متوجه نمی‌‎شویم کجروی‌های امروز از کجا به ما تحمیل شده است.

صادقی گفت: بینش دکتر یاحقی را باید در پویایی ذهن او جستجو کرد. این که تداوم فرهنگ دیروز را چگونه به امروز منتقل کند، فقط با درس دادن میسر نیست. باید راه‌های تبدیل و زنده‌کردن آن را جستجو کرد. وجود و تفکر و روح پویای او در تبدیل یک اثر کهن و به‌روز کردن آن مؤثر است.

این مترجم تصریح کرد: دکتر یاحقی،آنچه را که آموخته، در رفتار و قلم و ارتباطات اجتماعی‌اش بروز می‌دهد و انتقال دانش به نسل بعد را یک تعهد اخلاقی فرهنگی در برابر آیندگان می‌داند. نجابت در قلم، روح حساس، نگاه تیزبین، تعالی بخشیدن به مطالب سطحی و چارچوب‌های همیشگی و تأکید بر وجاهت اجتماعی، روح پژوهشی او است که در قلم و رفتار او با دیگران تجلی دارد. وی افزود: دکتر یاحقی ترجیح می‌دهد که به ذوق خویش، دیوانه باشد تا به میل دیگران عاقل.

یکی از مدرن‌ترین‌های ایران معاصر

نعمت‌الله فاضلی، استاد بازنشسته پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، از دکتر یاحقی به عنوان یکی از مدرن‌ترین مدرن‌های ایران معاصر نام برد و گفت: دکتر یاحقی یک تناقض ظاهری دارد؛ او شاهنامه‌پژوه و اسطوره شناس است، در روستا بزرگ شده است، ظاهری شیک و پرزرق و برق و مدرن ندارد؛ او ایدئولوگ نیست و برای هیچ ایدئولوژی خدمت نکرده است؛ او مستقل است و تفکر مستقل دارد. او در عین این که به گذشته‌ها می‌پردازد و تاریخ را روایت می‌کند، گذشته‌گرا نیست؛ او به ستایش گذشته نمی‌پردازد و آن را بازآفرینی می‌کند؛ این کار را انسان مدرن انجام می دهد؛ انسان‌های مدرن واقعی، انسان‌های خلاق، مستقل، متفکر، کنجکاو و خستگی‌ناپذیر هستند که در زمانه خودشان زیست می‌کنند و با آن نمی‌جنگند.

وی افزود: او فردیت عالی و والایی دارد؛ او خودش را روایت می‌کند و اصالت دارد؛ یاحقی انسان مدرن است؛ انسان‌های مدرن هزاران سال زنده هستند و نسل‌های آینده هر گاه از انسان‌های امروز ایران نام می‌برند،حتما از یاحقی نام می‌برند؛ او نمونه اعلای یک انسان مدرن است که مستقل و نقاد و شجاع و جسور و خستگی‌ناپذیر، روایت می‌کند؛ او خوانا و نویسا است.

فاضلی گفت: یاحقی انسان مدرنی است که به من آموخت برای فهم فرهنگ امروز ایران، باید حافظ و فردوسی را بشناسم؛ یاحقی می‌آموزد که چگونه خود باشیم و این بزرگ‌ترین دستاورد دنیای مدرن است. او نمونه اعلای انسان باسواد است که فرهنگ‌های گوناگون را دیده است؛ او شهروند «جهان محلی است»؛ در ایران ایستاده و با جهان سخن می‌گوید؛ با روستای خودش سخن می‌گوید؛ به دوردست‌های هزاران سال پیش می‌رود و به دوردست‌های هزاران سال آینده نگاه می‌کند؛ او یک معلم است که می‌خواهد اندیشه مدرن را بیاموزد؛ عربی و انگلیسی و فرانسه می‌داند و با فرهنگ‌ها و انسان‌های دیگر همنشین می‌شود و فرهنگ مدارا را فرا می‌گیرد و گفتگو می‌کند. یاحقی‌ها در منش و روش و بینش خود مدارا می‌کنند به این معنا که چگونه فرهنگ‌ها و شیوه‌های زیست و زبان‌ها را تحمل کنند، به استقبال آنها بروند و از آنها بیاموزند.

وی تأکید کرد: یاحقی معنای آزادی و تساهل و مدارا را می‌فهمد. او انسان زندگی است؛ با زبان شعر و نثر و ادب فارسی با جهان سخن می‌گوید.

دکتر یاحقی و افغانستان

شمس‌الحق آریانفر؛ نویسنده و پژوهشگر اهل افغانستان و رئیس سابق رادیو و تلویزیون ملی این کشور بود که درباره دکتر یاحقی، گفت: از نگاه ما همه کارهای استاد، دقیق و ماندگارند و بیانگر هویت ایرانی. او ما را با تاریخ و هویت ما پیوند می‌دهد تا در جامعه و جهان امروزی احساس استواری داشته باشیم و حتی برتری‌های خود را احساس کنیم. آثار استاد در عرصه زبان و فرهنگ، به ما می‌آموزند که حرفی برای گفتن داشته باشیم؛ حتی در عرصه اسلام و قرآن نیز ما را به نکات جدید می‌رسانند.

وی افزود: تمامیت استاد می‌تواند تبلور تمامیت فرهنگ و معنویت ایران باشد؛ او از یک جامعه روستایی و با استعداد و توانمندی خود به این سطح می‌رسد.

یاحقی هزاران سال خواهد ماند

محمدحسین پاپلی یزدی؛ جغرافیدان، محقق و نویسنده نیز در این مراسم ضمن اشاره به بخشی از وقایع گذشته دانشگاه فردوسی مشهد، اظهار کرد: یاحقی در دانشگاه فردوسی اندیشه تولید می‌کرد و به دنبال اندیشه همزیستی مسالمت‌آمیز و مدارا و زیستن برای آینده بود. وی گفت: ما و یاحقی از دنیا می‌رویم و آنچه در دنیا باقی می‌ماند، اندیشه است که قدرتمندترین چیزی است که می‌ماند.

پاپلی یزدی تأکید کرد: امثال دکتر یاحقی، فرهنگ و زبان ما را پالایش کردند. اگر زبان تحول پیدا نکند، انقلابی اتفاق نمی‌افتد. اگر زبان فارسی متحول نمی‌شد، مشروطیت اتفاق نمی‌افتاد. زبان، ابزار کار مردم شد. یاحقی‌ها به زبان مردم صحبت کردند. یاحقی هزاران سال خواهد ماند، چون اندیشه او است که باقی‌ می‌ماند.

سیدمهدی زرقانی، استاد و عضو هیأت علمی قطب علمی فردوسی و شاهنامه دانشگاه فردوسی نیز بیان کرد: یاحقی نه سنت‌گرا و نه سنت‌ستیز است؛ بلکه سنت‌مند است. وی افزود: شرط رسیدن به سنت‌مندی، رسیدن به خود آگاهی نسبت به چیزی است که نام آن را سنت گذاشته‌ایم. سنت‌مندی، ادای احترام به سنت با تغییر سنت است. شاید این نکته، پارادوکسیکال به نظر برسد. اما باید بدانیم سنت در صورتی زنده می‌ماند که از طریق بازخوانی انتقادی و بازبینی و بازآفرینی، در آن قبض و بسط ایجاد کنیم و انسان سنت‌مند می‌تواند این قبض و بسط را ایجاد کند. یاحقی سنت‌مند است و این برای مردی که صفت و خصلت او یک عمر معلمی است، بس است.

آن «یاحقی» که شما می‌گویید، من نیستم

خدیجه بوذرجمهری، دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد و همسر دکتر یاحقی ضمن تشکر از بانیان و برگزارکنندگان مراسم، برخی از خصوصیات فردی و اجتماعی دکتر یاحقی را بیان کرد. در ادامه، محمدجعفر یاحقی اظهار کرد: نمی‌دانم این همه حرف‌ها و تعریف و تمجیدها درباره چه کسی بود. آن «یاحقی» که شما می‌گویید، من نیستم.

شب محمدجعفر یاحقی [1]

منبع: روزنامه اطلاعات

[2]
[3]