- مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب - https://mirasmaktoob.com -

نامه‌ای از احسان شواربی

میراث مکتوب- احسان شواربی، پژوهشگر جوان و دانشجوی رشته باستان شناسی است که به تازگی کتاب دیوان منجیک ترمذی را گردآوری کرده است. این کتاب در سال جاری در میراث مکتوب منتشر شد.
پس از چاپ و انتشار ضمیمه شماره ۲ گزارش میراث ( ویژه انتحال و کتابسازی)، نامه ای از این پژوهشگر جوان و علاقمند به حوزه متون به دست ما رسید که درج آن در سایت خالی از لطف نیست.
متن نامه وی را در زیر می خوانید:جناب دکتر ایرانی،
سردبیر محترم مجله گزارش میراث،امروز ضمیمه دوم مجلّه گزارش میراث با عنوان ویژه‌نامه کتابسازی و انتحال به دستم رسید. جمله «اعلام وصول فرمایید» را که بر پاکت دیدم، بر آن شدم تا ضمن سپاسگزاری از ارسال این ویژه‌نامه، مطلبی را که مدت‌ها بود قصد نگارشش را داشتم، امروز به اختصار بنویسم تا شاید سطوری چند بر اوراق آن ضمیمه افزوده باشم. چنانکه همگان واقفند، آفاتی چون کتابسازی و غیره، تنها اهل ادب و مصححین را نمی‌آزارد و در دیگر حیطه‌ها نیز ریشه دوانده و از آن جمله است رشته تحصیلی اینجانب، باستان‌شناسی.
بسیارند مشکلاتی که این روزها باستان‌شناسی ایران را به پیکار فرا می‌خوانند و یکیشان نیز همین کتب و مقالات بی‌سودیست که به فراوانی طبع می‌گردد و ظاهراً تنها راه مقابله با آنها نقدشان است. متأسفانه کم نیستند کتاب‌هایی که در حد تحقیق کلاسی دانش‌آموزان دبیرستانی هم نیستند و امروز شده‌اند کتاب درسی! و قطعاً کسانی که از این فاجعه بیشترین آسیب را متوجهند، دانشجویان باستان‌شناسی هستند که مجبور به خواندن این کتاب‌هایند. بگذریم که ویرایش و نمونه‌خوانی در مراحل چاپ برخی از این کتب، اصلاً جایگاهی ندارد و غلط‌گیری بر عهده دانشجوست! از جمله مشکلات بنیادی‌تر باید گفت که در بسیاری از این کتاب‌ها، مؤلفّین هنوز نمی‌دانند که از اصطلاحات تخصصی رشته‌شان در کجا باید استفاده کنند و در کجا نباید. اما بعضی از استادان محترم گویا با شیوه استفاده از منابع و ارجاع به آنها نیز چندان آشنا نیستند. برای مثال در جایی دیدم که به سایت‌هایی کاملاً به دور از اعتبار علمی (مانند ویکیپدیای فارسی) ارجاع شده بود! مقاله‌های دو یا چند نویسنده‌ای هم که جای خود دارند و مخصوصاً در نشریات دانشگاه‌ها و مجلات به‌اصطلاح «علمی- پژوهشی» بیشمارند…
خواستم تنها به گوشه‌ای از آسیب‌های آفت کتابسازی که هم‌رشته‌های مرا نیز می‌آزارد اشاره‌ای کرده باشم و بیش از این مطلب را به درازا نمی‌برم.

با احترام،
احسان شواربی
تهران- هفدهم مرداد ۱۳۹۱

[1]
[2]