میراث مکتوب- مراسم بزرگداشت شیخ شهاب الدین سهروردی (شیخ اشراق) با حضور جمع زیادی از استادان و پژوهشگران، مسئولان استانی و شهرستانی و اهالی شهرستان «سهرورد» دوشنبه سوم مردادماه ۱۴۰۱در این شهرستان برگزار شد.
حسن بلخاری رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی طی سخنانی در این آیین بزرگداشت گفت: پیامبر اکرم(ص) در روایت گرانقدری می فرمایند: « مَنْ أَکْرَمَ عَالِما فَقَدْ أَکْرَمَنِی، وَ مَنْ أَکْرَمَنِی فَقَدْ أَکْرَمَ اللهَ، وَ مَنْ أَکْرَمَ اللهَ فَمَصِیرُهُ إِلَی الْجَنَّهِ. » حضرت می فرمایند هر که عالمی را تکریم کند، مرا تکریم کرده است. مبنای این حدیث هم دو آیه از قرآن کریم است: «وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَکِنَّ اللَّهَ رَمَى» و «إِنَّ الَّذِینَ یُبَایِعُونَکَ إِنَّمَا یُبَایِعُونَ اللَّهَ یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ» حضرت می فرماید کسی که عالمی را تکریم کند مرا تکریم کرده است و هر که مرا تکریم کند خداوند را تکریم کرده است و هرکه خداوند را تکریم کند «مصیر» او به سوی جنت است. «مصیر» در این روایت با «صاد» نوشته می شود. «مسیر» به «سین» همان «سُبحان الّذی أسری بِعبده لیلا مِن المسجدِ الحرام إلی المسجد الأقصی» است.
اوافزود: «مصیر» در این روایت رسول خدا یکی از بنیادی ترین مسائل فلسفه اسلامی- به تعبیر ملاصدرا مساله «صیرورت» و «شدن» است. هرچه در عالم هست جز انسان مصداق «بودن» است و انسان مصداق «شدن و صیرورت». یعنی در مراحل حیات خود متحول به سوی حضرت حق می شود. حضرت رسول اکرم(ص) در روایتی که قرائت کردم می فرماید آنکه عالمی را تکریم کند، مرا تکریم کرده و هر که مرا تکریم کند خدا را تکریم کرده است و این نشان از صیرورت او به سمت حضرت حق است. اگر حیات انسان مصداق صیرورت نباشد، مغبون خواهد بود.
استاد دانشگاه تهران در بخش دیگری از سخنان خود گفت: خاک «سهرورد» زرخیز و کیمیاگون است که بیش از چهل و هشت چهره بزرگ در آن پرورش و نضج یافته اند و من در حیرتم که چطور این همه شخصیت های والامقام در این منطقه حضور داشته اند و شاید هیچ کجای ایران اینگونه عالم خیز و گوهر خیز نباشد. شایسته است که مردم شریف «سهرورد» قدر و منزلت این خاک را بدانند و همچنین مردم ما، قدر خاک ایران را بدانند.
او ادامه داد: آیا حقیقتاً شیخ اشراقی که اثر مستقیم بر جریانات قرن هفتم هجری و بر «مولانا» دارد (من در مقاله ای مفصل بیان تشکیک «نور» در مثنوی، توسط شیخ اشراق را بحث و تبیین کردهام)؛ چنین شیخ اشراقی، «سهرورد» اش نباید مانند «قونیه» باشد؟! می دانید که قونیه، امروز در جهان چه جایگاهی دارد و کسانی که به دنبال کسب معنویت اند این شهر را به مثابه قطب و قبله خود تکریم می کنند! شیخ اشراقی که بر مولانا موثر است و در قرن ششم در مقابل بزرگترین مخالفین فلسفه قیام می کند و عقلانیت و فلسفه را از زیر یوغ مخالفین نجات می دهد؛ از نظر ما دارای مقام تمدنی است نه صرفا عالِمی که مرزهای دانش را جا به جا کرده است. حال چرا «سهرورد» او چون «قونیه» نباشد؛ اویی که موثر بر روح و روان مولانا بوده است.
رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی تصریح کرد: برخی از افراد متأسفانه نادانسته می گویند «سهروردی» محیی آراء بت پرستان ایران قدیم بود! این سخن غلط و گزافه است! کسی که در سلسله مراتب نوری خود از حضرت نورالانوار مثال می آورد و سپس آیات قرآن کریم را مصداق سخن خود می داند؛ کسی که بعد از ملاصدرا بیشترین ارجاعات به قرآن کریم را دارد، چگونه می تواند محیی آراء بت پرستان ایران باشد! مگر در آئین های ایران قدیم، بت پرستی بوده ست؟!
بلخاری در پایان تأکید کرد: شیخ اشراق از برای قاعده صادر اول می گوید: صادر اول (بعد از نورالانوار) «بهمن» است. او این سخن را از کلام رسول خدا (ص) اخذ کرده است که: «اول ما خلق الله العقل». حال چرا «بهمن» را قرار داده است؛ چون بر اساس تفکرات حکمت ایرانی، «بهمن» ایزد خرد و عقل است. «سهروردی» فقط این اندیشه ها را تطبیق کرده است تا بگوید در تمدن تابناک ایرانی میان ایران قبل و بعد از اسلام تفاوتی نیست؛ ما ادامه همان خط هستیم لکن با دین اکمل : «الیوم اکملت لکم دینکم…».دلایل فراوانی را می توان بیان کرد که شیخ اشراق در حقیقت محیی اندیشه نوری ایرانیان باستان بوده است و به شهادت علما و فلاسفه، او هرچه با اندیشه اسلامی تناقض و تنافی داشته، نقد و حذف کرده است.
محمود شالوئی دستیار ویژه وزیر و مدیرکل حوزه وزارتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم در این مراسم سخنرانی کرد و گفت: آنچه که شیخ اشراق- سهروردی برای ما به ارمغان آورده و ما را گرد هم آورده است این است که از ظلمت به درآییم و به سوی «نور» رویم. آنچه که او در حکمت اشراق به آن تأکید می کند حرکت از «درون» به جهان «برون» بود.
او در بخش دیگری از سخنان خود گفت: آنچه که دنیای ظلمانی امروز از آن در هراس است این است که نور همه جا را فرا بگیرد؛ اگر نور معاضدتی نداشته باشد و ظلمت در مقابل آن رخ ننماید، شناسایی نورِحقیقت دشوار میشود و اگر نزد عدهای خداوند آشکار نیست از آن روست که خداوند چنان نورانی است که همه نورها را در بر گرفته است.
شالویی تصریح کرد: سخن و اندیشه سهروردی با بسیاری از اندیشه های دیگر متفاوت است چرا که او آنچه می دانست و می دید را بیان می کرد. از این رو اندیشه ایرانیان را با فلسفه و حکمت اسلامی آمیخت و به جهان عرضه نمود.
همچنین در این آئین معاون سیاسی و امنیتی استانداری زنجان پیام رئیس جمهور به مراسم بزرگداشت سهروردی را قرائت کرد. در این پیام آمده است: « حکیم سهروردی، سالکی است که در فراسوی مرزهای ظواهر مکاتب فلسفی و عرفانی، مهمترین حقایق اسلامی و انسانی را با مدد از آیات قرآن و روایات و با ذوقی منحصر به فرد در هم میآمیزد.
تلاش علمای اسلام در ایران بر بازگرداندن انسان گرفتار در ظلمت طواغیت به مسیری است که موطن اصلی او یعنی عالم انوار و معشوق ابدی و ازلی و یعنی خداوند تبارک و تعالی است. «الله نور السماوات والارض» مجاهدتی این چنین مبارک، برخاسته از معرفتی است مبتنی بر سنت الهی، مبانی فلسفی و سلوک عرفانی که اندیشمند بزرگی چون شیخ شهابالدین سهرودی را در دامن خود میپروراند و خود، چون خورشیدی درخشان طلوع میکند و سالکان حقیقت را به نور الانوار هدایتگر، رهنمون میسازد.
بیتردید باید در کنار آثار برجسته این اندیشمند بزرگ ایرانی در حوزههای فلسفه، منطق، الهیات و داستانهای رمزی، به قلم و تألیفاتی از ایشان اشاره کرد که در حیطه ادبیات عرفانی در پاسداشت و گسترش زبان فاخر پارسی نقش سازنده و ماندگار دارد.
بزرگداشت مقام علمی اندیشمندانی چون شیخ اشراق به مثابه ضرورت و فرصتی مغتنم در روزگار تحیر انسانِ امروز است که در پس این گمگشتگی، جویای ساحل امنی از جنس معنویت است و بر ماست که قدر سرمایههای بزرگ اینچنینی را بیش از پیش پاس بداریم و بسترهای لازم به منظور بازشناسی و بازنشر آثارشان را با مدد از حوزههای فرهنگی و ظرفیتهای هنری فراهم سازیم.
اینجانب ضمن سپاس از برگزارکنندگان این همایش وزین بویژه اندیشمندان و پژوهشگران و مردم عزیز زنجان، از خداوند منّان سرافرازی و سربلندی ایران اسلامی و توفیق اهل قلم و اندیشه را مسألت دارم.
شهردار «سهرورد» و نماینده مردم زنجان در مجلس شورای اسلامی نیز طی سخنانی در این مراسم درباره جایگاه و اهمیت سهروردی و ضرورت توسعه شهرستان«سهرورد» به ایراد سخن پرداختند.
در ادامه این مراسم امرالله حسنی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان زنجان متن پیام وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به آئین بزرگداشت سهروردی را قرائت کرد.
در متن این پیام آمده است:«سرزمین «سهرورد» همواره یادآور نامهای افتخارآمیزی است که نقشی مهم در تاریخ اندیشه، حکمت عرفان و ادب این مرز و بوم داشته است. مفاخری بزرگ و ذیل نام سهروردیها که نگین درخشان آن شهابالدین یحیی سهروردی معروف به شیخ اشراق همچنان نورافشان حکمت برخاسته از معرفت ایرانی اسلامی است و ندای آن در سراسر جهان دانشخواه طنینانداز است.
آثار به جای مانده از این حکیم خردمند در گسترهای عظیم از علوم منطقی، فلسفی و الهی تا داستانهای سرشار از رموز حکمی و عرفانی که در آن مفاهیم ناب اندیشههای قرآنی، فلسفی و آیینی ایران باستان در قوه خیال انگیزش به هم میآمیزند و چون جویباری خروشان بر دشت بیکران دانندگی جاری میـشوند، میراث گرانبهایی است که با گذشت سدههای بیشمار همچنان سیرابگر جان عطشناک سالکان حقیقتجو است؛ آثاری برآمده از نوآوریها و نواندیشیهایی که در آن مرزهای شرق و غرب پیموده میشوند تا حقیقت ناب معرفتی را در پیوندی عمیق با منابع اصیل الهی و انسانی نمایان سازند.
حکمۀ الاشراق سهرودی حکایت وحدتی است که در آن عقل و عشق به راهنمایی سیمرغ جبرائیلیاش از غربت غرب درمیگذرد و در اشراقیتی جاودانی، طلوع خورشید عقلانیت را به تماشا مینشیند.
اینجانب امیدوار است اینک که در دولت مردمی ردای خدمت به اهل فرهنگ را بر تن کردهام با عنایت حضرت حق باریتعالی و همت همکارانم در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بتوانیم نام و یاد مفاخر درخشان این مرز و بوم را آن چنان که شایسته و بایسته مقام شامخ اینان است گرامی داشته و زمینههای لازم به منظور شناخت بیشتر ایشان را به مثابه الگو و سرمشق تمرین معرفت جوی و تحقیق برای نسلهای اکنون و آینده فراهم سازیم.
تردید ندارم که گرامیداشت اندیشمندانی اندیشهورز چون شیخ اشراق، گرامیداشت، شان عظیم فرهنگ و معرفت است؛ پس بدین وسیله مراتب سپاس و قدردانی صمیمانه خود را از کوششها و پیگیریهای دستاندرکاران مراسم گرامیداشت شیخ شهابالدین سهرودی ابراز داشته و از خداوند منان توقیق و سربلندی ایشان و ایران عزیزمان را مسئلت میکنم.»
در پایان این برنامه نیز نجفقلی حبیبی عضو هیأت امنای موسسه فرهنگی حکمت سهروردی گزارشی از روند احداث این موسسه در شهرستان سهرورد را ارائه کرد و پس از پایان مراسم با حضور استادان، مسئولان استان زنجان و مردم شهرستان سهرورد، مراسم کلنگ زنی محل احداث موسسه حکمت سهروردی در این شهرستان برگزار شد.
بزرگداشت شیخ شهاب الدین سهروردی در فرهنگسرای شیخ اشراق شهر زنجان
به همت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان زنجان با همکاری انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و رادیو فرهنگ، آئین بزرگداشت شیخ شهاب الدین سهروردی حکیم و عارف برجسته ایرانی با حضور جمعی از استادان و پژوهشگران اندیشه سهروردی و حکمت اشراقی، یکشنبه دوم مردادماه ۱۴۰۱ در فرهنگسرای شیخ اشراق شهر زنجان برگزار شد.
حسن بلخاری رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در این برنامه گفت: معمولا گفته می شود که شیخ اشراق مُجدد و مُحیی حکمت خسروانی است. اینکه سهروردی در برخی از آثار خود می گوید که من محیی حکمت خسروانی ام فوق العاده مهم است اما در جای دیگر برای اثبات آن، ارجاع و منبعی ارائه نمی دهد. حال این مسئله چگونه قابل اثبات است؟ از یک طرف نمی توان سهرودی را مبالغه گر دانست چرا که او آنچه بیان می کند را، داشته و دانسته است. او لمعاتی داشته که البته در آثارش ظهوری ندارند؛ لذا صرف ادعای او مُثبِت این ادعا نیست. البته اینکه ما از بزرگانمان تجلیل می کنیم؛ حقیقت این اقدام به تنویر و تبیین آثار و اندیشه های آن هاست.
او اضافه کرد: والد و امام حکما در نزد سهروردی، هرمس و افلاطون اند. ما حکمت افلاطون را حکمت ایرانی می دانیم و از مسیر او حکمت ایرانی بیشتر قابل شناسایی است. این که سهروردی، افلاطون را امام الحکما می داند الزاما به این معنی نیست که از مسیر او با فرهنگ ایرانی آشنا شده باشد. افلاطون بحثی درباب حکومت در یکی از آثار خود دارد که در آن، فرهنگ سیاسی ایران را بی نظیر می داند. با این وصف آیا ارتباط سهروردی با فرهنگ ایرانیان از طریق افلاطون بوده است؟ البته باید توجه داشت که ترجمه اوستا در آکادمیای آتن موجود بوده و دو تن از شاگردان افلاطون نیز زرتشتی بوده اند.
استاد دانشگاه تهران در بخش دیگری از سخنان خود گفت: فلاسفه پیشاسقراطی من جمله هراکلیتس ماده المواد عالم را «آتش» میدانستند و متفکران غربی بیان میکنند که دو نکته در اندیشه هراکلیتس یعنی «لوگوس» با «اشه» در دیانت زرتشتی و «نور- آتش» با تفکر نوری ایران باستان قابل تطبیق است. لذا بحث یونان و ایران که بازتابش بیشتر در آراء افلاطون است فوق العاده جدی است.این ارتباط غیرقابل انکار است! نه به ادعای ما که بنابر اسناد معتبر تاریخی و علمی .
بلخاری افزود:کاپلستون در تاریخ فلسفه خود بیان می کند که افلاطون یک فیثاغوری تمام عیار است. فیثاغورس حدود ۵۳۰ پیش از میلاد به دنیا آمده است و پس پایان تحصیل و مطالعاتش در یونان به توصیه یکی از استادانش مبنی بر این که یونان دیگر آورده ای برای او نخواهد داشت راهی «مصر» می شود و از آنجا به بین النهرین و در حقیقت به ایران بزرگ آن زمان می رود و در اینجاست که او را به «زاراتاس» حکیم بزرگ زرتشتی ارجاع می دهند.
اوادامه داد: فیثاغورس در بین النهرین ریاضیات مقدس و حکمت ایرانیان را می آموزد و هنگامی که دوباره به یونان باز می گردد، تردیدی نیست که مبانی حکمتش ایرانی بوده است. فیثاغورس بسیار بر جان و جهان افلاطون موثر بوده و به تعبیر کاپلستون، افلاطون یک فیثاغوری تمام عیار بوده است. در اهمیت افلاطون هم همین بس که «آلفرد نورث وایتهد» فیلسوف و ریاضیدان بزرگ انگلیسی بیان می کند که در تمامی قرون گذشته درجهان اندیشه و حکمت هرچه نوشته شده است، پاورقی بر فلسفه افلاطون است.
بلخاری دربخش دیگری از سخنان خود گفت: افلاطون درپایان کتاب جمهور با نقل داستانی شگرف و خواندنی می گوید: در پایان یکی از جنگ ها، هنگامی که کشته شدگان سپاه را جمع می کردند تا اجساد آن ها به خاک سپرده شود؛ در روز هفتم مرگ این افراد، جهان پس از مرگ آن ها را شرح می دهد که برخی از فقرات این روایت همانند آن است که در کتاب سیاحت غرب آقا نجفی قوچانی آمده است. در این داستان به صراحت افلاطون از اصحاب الیمین و اصحاب الشمال سخن به میان می آورد. با خواندن این روایت، گویی شما یک کتاب شرعیِ مقدس را می خوانید؛ حال آنکه پیش از افلاطون در یونان چنین روایتی وجود ندارد. اینکه افلاطون عالم مُثل و جهان سایه ها را بیان می کند، همه جنبه ایرانی دارند. اما ممکن است سوال شود که او اتفاقات جهان پس از مرگ را از کجا اخذ کرده و بیان نموده است! به نظر می رسد که او این امور را از اندیشه و آئین زرتشتی (کتاب هادخت نسک) اخذ کرده باشده چنانکه قبلا عرض کردم ترجمه اوستا در آکادمیای یونان موجود بوده و دوتن از شاگردان خاص او نیز زرتشتی بوده اند.
استاد دانشگاه تهران درپایان سخنان خود گفت: باهمه آنچه که بیان کردم آشنایی سهروردی با حکمت خسروانی محتمل از مسیر افلاطون بوده است. از اینرو با استناد به این نکاتی که عرض کردم ما موظفیم که به ابهامات مطروحه درباره شیخ اشراق پاسخ بگوئیم و ضروری است که اندیشه های ناب او را به درستی تبیین نمائیم.
گفتنی است پیش از سخنرانی رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی امرالله حسنی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان زنجان، یحیی جهانگیری سهروردی نماینده سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، سحر کاوندی دانشیار فلسفه دانشگاه زنجان و سید محمد الحسینی استاد و پژوهشگر زبان شناسی توحیدی به ایراد سخن پرداختند.
منبع: پایگاه اطلاعرسانی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی