- مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب - https://mirasmaktoob.com -

گزارش روز نخست گرامیداشت بیست و هشتمین سال تأسیس مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب

به گزارش روابط عمومی مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، به مناسبت گرامیداشت بیست‌وهشتمین سال تأسیس این مؤسسه، از روز دوشنبه ۲۷ دی‌ماه تا پنجشنبه ۳۰ دی‌ماه ۱۴۰۰، مجموعه‌ای از گفتارهای اساتید و پژوهشگران برجسته دربارۀ فعالیت‌ها و دستاوردهای مؤسسۀ میراث مکتوب در فضای مجازی پخش خواهد شد.

این سخنرانی‌ها، در قالب یکصد و شصت و یکمین نشست مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب و به صورت ضبط شده در صفحۀ اینستاگرام مؤسسۀ به نشانی @mirasmaktoob و صفحۀ آپارات به نشانی www.aparat.com/mirasmaktoob [1] پخش می‌شود.

در روز دوشنبه ۲۷ دی ۱۴۰۰، یعنی روز نخست از یکصد و شصت و یکمین نشست مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، سخنرانی‌های سیدعلی آل داود (حقوقدان، مصحح و پژوهشگر متون)، ابوالقاسم امامی (مصحح، مترجم و متخصص ادبیات عرب و علوم قرآنی)، اکبر ایرانی (مدیرعامل مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب)، یوسف ثبوتی (فیزیکدان و منجم، بنیان‌گذار دانشگاه تحصیلات تکمیلی علوم پایه زنجان)، مجدالدین کیوانی (سردبیر دوفصلنامۀ علمی پژوهشی آینۀ میراث و عضو شورای علمی دائرهالمعارف بزرگ اسلامی)، حسین معصومی همدانی (استاد تاریخ علم و عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی)، عارف نوشاهی (استاد بازنشستۀ زبان و ادبیات فارسی کالج دولتی گوردون، راولپندی، پاکستان) و محمدجعفر یاحقی (استاد ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد) پخش شد. در ادامه گزارش این سخنرانی‌ها را می‌خوانید.

سید علی آل داود

به نام خداوند جان و خرد

در اوایل سال ۱۳۷۲ بود که من یک روز به خانۀ کتاب مراجعه داشتم. آنجا در یکی از طبقات آقای ایرانی را دیدم که در اتاقی سرگرم کار بودند و از قبل هم البته ایشان را می‌شناختم. دعوت کردند و داخل رفتم. پرسیدم علت استقرار در اینجا چیست؟ گفت که قرار است یک مرکز یا مؤسسه‌ای راه‌اندازی کنیم که هدف اصلیش چاپ متون کهن زبان فارسی است و در این راه کسانی مثل استاد محمدتقی دانش‌پژوه و بعداً استاد ایرج افشار خیلی ما را تشویق کردند. واقعیت این است که من آن روز فکر کردم عملی شدن این پیشنهاد کار دشواری است و با توجه به جوّ کشور، احتمال پذیرش آن توسط وزارت ارشاد چندان وجود ندارد. ولی خوشبختانه با پیگیری‌هایی که آقای ایرانی انجام دادند سرانجام وزارت ارشاد هم قبول کرد که چنین مؤسسه‌ای تأسیس شود. البته باید گفت که بعداً ایشان موفق شد که این مؤسسه را به صورت مستقل از وزارت ارشاد تشکیل بدهد و ساختمان خیلی مجهز و خوبی نزدیک دانشگاه تأسیس کرد. کتابخانه آن هر چند مفصل نبود ولی راهگشا بود و کار را شروع کردند. نخستین کارهای ایشان این بود که با کسانی از محققین نامدار، مصححین و اساتید به نام دانشگاه که در حوزۀ تصحیح متون کار کرده بودند و علاقه‌مند به این رشته بودند قراردادهایی منعقد کردند. البته باید گفت که میراث مکتوب در این راه از تجربۀ مؤسساتی که قبل از انقلاب در این زمینه وجود داشت، مثل بنیاد فرهنگ ایران، مثل بنگاه ترجمه و نشر کتاب، و یا مؤسسه انتشارات فرانکلین استفاده کرد. به هر حال کار را در همان روال، منتها با سبک و سیاق جدیدتر و تا حد زیادی با وسعت بیشتری، شروع کردند و انجام دادند. از آن موقع تا به حال، محققان و مصححان و اساتید نامدار، بعد از اینکه احساس کردند میراث مکتوب کارش جدی است و در امر تصحیح متون پیگیری کامل دارد و از ورود به سایر مسائل حاشیه‌ای خودداری می‌کند، خیلی‌ها راغب شدند که با این مؤسسه کار کنند.

فعالیت دوم میراث مکتوب که باید از آن یاد کنم چاپ و نشر سه مجله است که کار خیلی مهمی است؛ مجلات و نشریاتی که خیلی مفیدند و ماندگاری خواهند بود.

در این مدت طولانی افراد متعددی به عنوان دستیاران و یاریگران آقای ایرانی فعالیت کرده‌اند که من مخصوصاً در اینجا از سه نفر با قصد قدردانی نام می‌برم. اول استاد محمد باهر که به عنوان مسئول بخش تولید، مسئولیت بررسی و ویرایش و تطبیق و اعمال برخی نظرات بر کتاب‌های پرشمار ارائه شده به این مرکز را به عهده داشته‌اند. در واقع ایشان حقی به گردن مؤلفین و مصححین دارند؛ چرا که کار آنها با فعالیت ایشان به طور منقح‌تری عرضه شده است. آقای باهر سال‌های طولانی است که با میراث مکتوب همکاری داشته‌اند. بعد از ایشان باید از خانم زینب پیری یاد کنم که به عنوان مدیر روابط عمومی فعالیت می‌کنند ولی در حقیقت مدیر اجرایی میراث مکتوب بوده‌اند و در این مدت با روی خوش، با مردم‌داری و رفتار مناسبی که  با مؤلفان داشته‌اند توانسته‌اند فعالیت‌های این مؤسسه را رونق بدهند و حق ایشان به هر حال باید گذارده شود. نفر سوم هم آقای علی صفری آق‌قلعه است که می‌شود گفت از جوانترین فضلای طراز اول کشور هستند. ایشان با سن کم در عرصه‌های مختلف پژوهش و تحقیق آثار بسیار خوبی عرضه کرده‌اند؛ آثاری ژرف و عمیق و پُرمعنا و می‌شود منتظر بود که در آینده از دانشمندان طراز اول ایران بشوند. به هر حال ما امیدواریم که میراث مکتوب سال‌های سال بپاید و و همینطور مثل گذشته آثار خوب عرضه کند و بخش مهم‌تری از میراث کهن ایران را به صورت مطلوب انتشار دهد.

متشکرم.

دکتر ابوالقاسم امامی

با سلام بر حضار گرامی

به نام خدا

بیست و هشتمین سالگرد میراث مکتوب خجسته باد. بیست و هشت سال از آن روز فرخنده گذشت که با جناب دکتر ایرانی عزیز آشنا شدم. روزی که ایشان به دانشگاه آمده بودند و همان روز که شادروان استاد عبدالله نورانی مرا به ایشان معرفی کردند. از آن روز سال‌ها در شورای علمی و فرهنگی میراث مکتوب شرکت داشتم. نشستهای ماهانۀ پُرمعنی با اهل فضل و علم داشتیم که شخصیت‌های علمی از داخل و خارج گاه گاه بدان می‌پیوستند و از فضل و دیدگاه‌های خود بر آن افزودند. زنده‌یاد جمشیدنژاد که خود عضو فاضل سرزندۀ این نشست‌ها بود صد افسوس از ما گسسته به ملکوت پیوست.

باری، میراث مکتوب در این بیست و هشت سال با چاپ چند صد کتاب به کتابخانۀ تاریخی ایران غنا بخشیده است. دکتر ایرانی با تلاشِ عاشقانۀ خود نام خویش را در میان علاقه‌مندان میراث فرهنگی ایران جاودان ساخته است. توفیق میراث مکتوب بیش باد.

دکتر اکبر ایرانی

به نام خداوند جان و خرد / کزین برتر اندیشه بر نگذرد

بسم‌الله الرحمن الرحیم

دی‌ماه امسال بیست و هشتمین سالگرد تأسیس میراث مکتوب است. در آغاز لازم می‌دانم از تمام استادان و سرورانی که قبول زحمت فرمودند و با ارسال فایل‌های صوتی و تصویری، ما را از پیشنهادها و نظرات و رهنمودهای خود آگاه ساختند، تشکر کنم. ما این نظرات را چراغ راه آینده خود قرار خواهیم داد و از آنها بهره خواهیم جُست. بنده در ادامه گزارشی از فعالیت‌های مؤسسه عرض می‌کنم.

همان‌طور که عزیزان می‌دانند در سال ۱۳۷۲ دفتری به نام دفتر نشر میراث مکتوب در معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شکل گرفت و طرحِ احیایِ نسخِ خطی در واقع در اوایل سال ۱۳۷۳ مورد تصویبِ بزرگان و مسئولان قرار گرفت. بنده توفیق داشتم که این طرح را از همان آغاز تاکنون پیش ببرم. با مشورت بزرگانی چون مرحوم ایرج افشار، دانش‌پژوه، نورانی، دکتر شهیدی و اساتیدی دیگر فهرست‌هایی تهیه شد و براساس آن فهرست‌ها برای آثار سفارش تحقیق و تصحیح دادیم. مرکز در سال ۱۳۷۷ به عنوان مؤسسه ثبت شد و به صورت هیئت امنایی تاکنون اداره شده است.

در طول این سال‌ها اهتمام ما روی متون کلاسیک (متون کهن) از آغاز، یعنی از قرن سوم و چهارم هجری که آثار مکتوب تمدن اسلامی از آن دوره وجود دارد، تا اواخر قاجار است؛ در موضوعات مختلف ادبی، تاریخی، فلسفی، کلامی، تاریخ علمی و فهرست‌نویسی، نسخه‌شناسی و کتاب‌شناسی. همۀ این موضوعات در گسترۀ تمدن اسلامی وجود داشته است. ما این آثار را با اولویت‌هایی شناسایی کردیم و با استانداردهایی توسط کارشناسان و استادان بررسی و داوری شدند. مواردی که به تأیید می‌رسیده در مرحله بعد مورد تحقیق و تصحیح قرار می‌گرفته و در نهایت منتشر می‌شده است. البته فراز و نشیب هم زیاد بوده و ما مرتبا فعالیت خود را آسیب‌شناسی کرده‌ایم و اشکالات‌مان را سعی کرده‌ایم برطرف کنیم و به نقطۀ ایده‌آل نزدیک شویم.

در طول این سال‌ها ما تاکنون ۳۶۸ عنوان کتاب، که تقریباً ۶۸۰ جلد را دربرمی‌گیرد، منتشر کرده‌ایم. به عنوان مثال عرفات العاشقین ۸ جلد است. سعی کرده‌ایم برای هر کتاب هم نشستی برگزار کنیم و اثر چاپ شده را خودمان نقد می‌کنیم. این نقد و بررسی‌ها هم پیاده می‌شده و در سایت مؤسسه قرار می‌گرفته است و هم اکنون هم قابل دسترسی است.

چهل همایش داخلی و خارجی داشتیم، از جمله همایش بین‌المللی بزرگداشت خواجه نصیر طوسی به عنوان میراث علمی و فرهنگیِ خواجه نصیرالدین و همین‌طور همایش غیاث‌الدین جمشید کاشانی، کوشیار گیلانی و عده‌ای دیگر که با حضور میهمانان و متخصصان خارجی برگزار می‌شده است.

ما در این مؤسسه طرح‌های مختلفی را پیگیری کردیم، طرح میراث‌های مشترک، میراث ایران و ماوراءالنهر که شامل کتاب‌هایی است که در حوزۀ ماوراءالنهر، خوقند و سمرقند و بخارا و … وجود داشته و آثاری را از این حوزه‌ها منتشر کردیم؛ مثلاً تفسیر درواجکی. درواجک شهریست در تاجیکستان. این تفسیر را در پنج جلد منتشر کردیم.

میراث مشترک ایران و شبه قاره هند و پاکستان و بنگلادش یکی دیگر از موضوعات اهتمام ما بوده است. می‌دانید که زبان فارسی تا پیش از حضور انگلیس در هند، زبان نسبتاً رسمی و دیوانی این کشورها بوده است، مردم به این زبان تکلم می‌کردند و بخشی از این جامعه به زبان فارسی می‌نوشتند. چهار جلد کتاب‌شناسی آثار فارسی چاپ شده در شبه قاره نشان‌دهندۀ این است که ۱۲ هزار جلد کتاب در طول این ۲۰۰-۳۰۰ سال در شبه قاره به فارسی تألیف و چاپ شده است. در عرفات العاشقین از دانشمندان و شاعران فارسی زبان بسیاری که در هند سکونت داشته‌اند، سخن رفته است. نزدیک به ۲-۳ هزار شاعر در دورۀ صفویه به شبه قاره مهاجرت کردند و دیوان‌های شعر بسیاری دارند که در این کتاب هم از آنها ذکر شده است.

میراث مشترک ایران و عثمانی که شامل آثار موجود در مناطقِ مختلفِ ترک‌نشین، از آناتولی و آسیای صغیر و تا قفقاز است. گسترۀ زبان فارسی چنان بوده که شاهان عثمانی مثل سلطان سلیم، سلطان مراد، سلطان فاتح، بعضاً هم به فارسی نامه‌نگاری می‌کرده‌اند و هم دیوان شعر فارسی داشته‌اند. دانشمندان ایرانی هم در آن مناطق به فارسی کتاب نوشته‌اند. یکی از کتاب‌هایی که ما اخیراً چاپ کردیم غزوات سلطان سلیم است که یک دانشمند ایرانی که در فتح شام و مصر در رکاب سلطان سلیم حضور داشته، این کتاب را به فارسی نوشته است.

اینها میراث مشترکی هستند که به ما نشان می‌دهد اندیشه ایرانشهری در کل مناطق فارسی‌زبان چقدر گسترده بوده است. ما موظف هستیم که آثار شاخص فارسی موجود در این کشورها را شناسایی کنیم تصاویر آنها را بگیریم و توسط محققین تحقیق و تصحیح کنیم. این نوعی دیپلماسی فرهنگی است که راه را برای تقویت ارتباطات فرهنگی باز می‌کند و مؤسسه میراث مکتوب در این زمینه گام‌های مؤثری برداشته است.

طرح احیای مواریث شیعی از دیگر طرح‌های ما بوده که آثار فارسی و عربی در حوزۀ شیعه‌شناسی را در بر می‌گیرد. کهن‌ترین نسخه‌هایی که در زمینۀ اهل بیت وجود داشته، مثل منظومه حماسی علی‌نامه که در قرن پنجم، یعنی حدود هفتاد هشتاد سال بعد از شاهنامه سروده شده و ترجمه‌های کهنی از صحیفه سجادیه و آثاری در زمینه تفاسیر قرآن و موارد این چنینی که قبلاً کمتر به آنها پرداخته می‌شده اولویت ما در احیای آثار شیعی بوده است.

از دیگر وجوه اهمیت کار میراث مکتوب بحث غنی‌سازی و تقویت زبان فارسی و واژگان فارسی است که از طریق چاپ عکسی بعضی آثار کهن، فرهنگ‌های لغت فارسی به فارسی، عربی و فارسی این هدف دنبال می‌شود. در کنار تقویت هویت دینی که با انتشار آثار شیعه انجام شده، تقویت هویت فرهنگی و هویت ملی نیز با انتشار آثار جغرافیایی که نشان‌دهندۀ گسترۀ سیاسی ایران در طول تاریخ است ، دنبال شده است. ما کتاب‌هایی مثل المسالک و الممالک و جغرافیای حافظ ابرو را منتشر کرده‌ایم که نشان‌دهندۀ گسترۀ تاریخی ایران است. ما توجه ویژه‌ای به اندیشۀ ایرانشهری و گسترۀ ایران بزرگ فرهنگی و خراسان بزرگ فرهنگی داریم، یعنی مناطق و کشورهایی که به نوعی همچنان زبان فارسی در آنجا حضور دارد و مورد توجه است و آنها را به عنوان جوامع فارسی‌زبان ذکر می‌کنند. نسخه‌های خطی زیادی در این کشورها وجود دارد و در طول این سال‌ها موفق شدیم که فهارس بعضی از این کشورها را منتشر کنیم. حتی فهرست نسخه‌های خطی فارسی در کتابخانه وادام کالج آکسفورد در انگلیس را منتشر کردیم. فهرستِ نسخه‌های خطی فارسی کتابخانه کنگره آمریکا را چاپ کردیم. فهرست نسخه‌های خطی پنجاب و لاهور و کتابخانۀ موزه ملی پنجاب را منتشر کردیم و همیشه به این نکته توجه داشته‌ایم که بتوانیم نسخه‌های خطی‌ای را که در این کشورها وجود دارد شناسایی کنیم و برای تحقیق و تصحیح به محققین بسپاریم.

از جمله طرح‌هایی که ما برای کار در مؤسسه در نظر گرفته‌ایم بحث پژوهش‌های روشنگرانه برای مقابله با اندیشه‌های قوم‌گرایانه است. متأسفانه در برخی این اندیشه وجود دارد و با طرح شبهاتی قصد دارند که به نوعی زبان فارسی را تضعیف کنند و بگویند که زبان‌های دیگری زبان اصلی بوده و به این وسیله هدف اصلی خود را که تجزیه است پیگیری می‌کنند. اخیراً ما در قالب مجلۀ گزارش میراث، ویژه‌نامه‌ای چاپ کردیم، حدود ۲۰۰ صفحه و مشتمل بر ۲۰-۳۰ مقاله، که مربوط به حضور زبان فارسی در آذربایجان است، هم آذربایجان ایران هم جمهوری آذربایجان و همین‌طور آناتولی و مناطق ترک‌نشین. این مقالات نشان می‌دهد که چقدر زبان فارسی در این مناطق زنده بوده، از قرن سوم چهارم تا پایان دورۀ عثمانی. مقابله با اندیشه‌های قوم‌گرایانه در برنامه‌های پژوهشی مؤسسه وجود داشته و همچنان داریم بر روی  آن کار می‌کنیم.

از جمله کارهای ما ایجاد پایگاه فروش آثار است که هم به صورت کاغذی و هم به صورت فایل و به صورت برخط انجام می‌شود. علاقه‌مندان می‌توانند آثار میراث مکتوب را از طریق کانال‌های دیگری هم تهیه کنند. این‌ها کاری است که در کمتر جایی دیده می‌شود و ما تنها مؤسسه‌ای هستیم که تقریباً بلافاصله فایل کتاب را هم عرضه می‌کنیم و در پلتفرم‌های دیگری مثل طاقچه و سازمان نور و جاهای دیگر این آثار با قیمت خیلی پایین در دسترس قرار می‌گیرد و بر روی موبایل و تبلت قابل خواندن است.

ازجمله کارهایی که ما در طول این سال‌ها کرده‌ایم خدمات‌رسانی به پژوهش و علاقه‌مندان بوده است. ما دانشجویان بسیاری را برای رساله‌ها و پایانامه‌های‌شان در زمینۀ تحقیق و تصحیح متون تشویق و حمایت کردیم. ما برای آنها از جاهای مختلف، از کتابخانه‌های داخل و خارج تصویر نسخه گرفتیم و این خیلی مهم بوده است. ما توانستیم تعداد زیادی تصویر نسخه آماده کنیم و به علاقه‌مندان خدمات‌رسانی می‌کنیم و برای آنها نسخه می‌گیریم. در نتیجۀ این فعالیت‌ها موضوع تصحیح متون خیلی گسترده شده است. الان در خیلی از دانشگاه‌ها، خیلی از پایانامه‌ها به تصحیح متون اختصاص دارد و ما هم برای تصحیح متون عنوان پیشنهاد می‌دهیم.

اینها کارهایی است که برای جریان‌سازی و تقویت نهضت تصحیح متون انجام شده است؛ نهضتی که بعد از انقلاب بسیار بسیار رونق پیدا کرده و خوشبختانه میراث مکتوب در این زمینه گام‌های مؤثری توانسته بردارد.

یکی دیگر از جنبه‌های کار ما متن‌شناسی است. توجه به محتوای متون، در سال‌های اخیر جزوِ اولویت‌های ما بوده است. ما در کتاب‌هایی که چاپ می‌کنیم اصرار داریم که مصححین و محققین در مقدمه به متن و محتوای متن و ارزش‌های تاریخی، اجتماعی، علمی، فرهنگی متن توجه کنند و توضیحات لازم را در این زمینه‌ها ارائه کنند.

ما در آثارمان به مباحث فقه و اصول و حدیث نپرداخته‌ایم، چون در قم و مشهد و اصفهان و حوزه‌های علمیه، سازمان‌های زیادی وجود دارد که متولی این قبیل کارها هستند و آنها این آثار را تحقیق و تصحیح و چاپ می‌کنند. تمرکز ما بیشتر روی آثار تمدنی بوده، تاریخ علم، زبان‌شناسی، متون کلاسیک و این دست مباحث.

ما با همکاری بیش از بیست مؤسسۀ معتبر خارجی بیش از چهل اثر را منتشر کرده‌ایم و به نوعی میراث مکتوب به عنوان برندی جهانی شناخته شده است. مؤسسۀ انتشاراتی بریل که بالغ بر ۳۵۰ سال سابقۀ انتشاراتی دارد و اسلامیکا و ایرانیکا و بریتانیکا و جودیکا و این دست آثار بزرگ را منتشر کرده، بسیاری از متون را در بیش از ۱۵۰ سال پیش تاکنون منتشر کرده، نمایندگی مؤسسۀ میراث مکتوب را به عهده گرفته است. تنها جایی در ایران که آثارش در سطح جهان توسط بریل به صورت لینک معرفی و عرضه می‌شود، میراث مکتوب است و این افتخار بزرگی است برای ما که این آثار در سطح جهانی عرضه می‌شود.

ما در نمایشگاه‌های مختلف داخل و خارج هم ما همکاری داشته‌ایم و شرکت کرده‌آیم. در همۀ این مراحل و فعالیت‌ها سعی شده که به نوعی ارزش‌های میراث کهن ایران باستان و ایران دورۀ اسلامی برای نسل جوان معرفی شود. ان‌شاءالله که بتوانیم در این زمینه خدمات و فعالیت‌های‌مان را ادامه بدهیم.

موفق و سربلند باشید.

پروفسور یوسف ثبوتی

جناب آقای دکتر اکبر ایرانی، سلام و درود دارم. بیست و هشتمین سال تأسیس میراث مکتوب را تبریک می‌گویم و برای جناب‌عالی و همکارانِ سخت‌کوش‌تان توفیق روزافزون آرزو دارم. افسوس که پاندمی کرونا اجازه نمی‌دهد گرد هم آییم و در جشن و سروری که خواهید داشت، پای‌کوبی کنیم.

بیست و هشت سال یک عمر است. می‌دانم میراث مکتوب را صرفاً به سائقۀ فرهنگ دوستی و گرامیداشت تاریخ کهن حکمت و اندیشه سرزمینی که همه دوستش داریم آغاز کرده‌اید. در روزهای اول تنها بودید ولی با استقامت و سخت‌کوشی که دارید بعد از بیست و هشت سال آن را به نهاد شکوفایی تبدیل کرده‌اید. یارانِ گران‌قدر فراوان در میراث فراهم آورده‌اید. به همه این دانش دوستان و دانشمندان بزرگوار درود می‌فرستم.

منِ کمترین، با توجه به تعلق خاطری که به دانش‌های تجربی دارم به چند تن از حکمای هزارۀ گذشتۀ ایران و اسلام ارادت خاصی دارم. ابوریحان بیرونی، ابن هیثم بصری و زکریای رازی در صدر آنان است. این حکیمان به معنای امروزیِ کلمه مشاهده‌گر و تجربه‌گر بودند. در مواردی خود آزمایشگاه داشتند و درستی و نادرستی گفته‌ها و شنیده‌ها و یافته‌های گذشتگان را با آزمایش محک می‌زدند. ولی به نظر می‌رسد شاگردان و دست‌پرورده‌های ایشان نتوانستند این نحوۀ دستیابی به معرفت را به‌طور شاید و باید از استاد بیاموزند و بپرورانند و تبدیل به یک مکتب پایدار و پایا بکنند. همیشه می‌اندیشم که در هزار و چند صد سال پیش چرا به تفکر و تعقل مجرد که در جای خود بسیار مغتنم است بها داده می‌شد ولی برای اطمینان از درستی اندیشه‌ها به مشاهده و تجربه پرداخته نمی‌شد یا کمتر پرداخته می‌شد.

من بر این باورم اگر حکمای گذشتۀ ما اندیشه و مشاهده را پا به پای هم پیش می‌بردند ای بسا رنسانس سده‌های چهارده و پانزده میلادی اروپا در سده‌های ششم و هفتم هجری کشورهای اسلامی از خراسان بزرگ و هند گرفته تا مصر و سواحل جنوبی مدیترانه ظهور می‌کرد. آیا در میراث مکتوب اندیشمندانی دارید که در این مورد بحث و فحص کنند و احیاناً مطالبی که دیگران را هم به کار آید روی کاغذ بیاورند؟ با آرزوی خوشی و شادکامی برای جناب‌عالی و همکارانتان و دوام و قوام هر چه بیشتر برای میراث مکتوب.

یوسف ثبوتی

دی ماه هزار و چهارصد

دکتر مجدالدین کیوانی

با درود و تبریک به دوستداران و دلسوزان سرمایه‌های فرهنگ ایران و عرض خسته نباشید به پژوهشگران سخت‌کوش در عرصۀ متن‌پژوهی و نسخه‌شناسی؛ چه آنهایی که در این مرکز مستقر هستند و چه آنهایی که از نقاط مختلف ایران و دیگر جای‌های جهان با این مرکز فرهنگی همکاری و همفکری می‌کنند. در فرصت کوتاهی که به اینجانب داده شده در کمال اختصار به بیان دو پیشنهادی می‌پردازم که مدتی ذهنم را به خود مشغول داشته است.

مقدمتاً عرض می‌کنم که متن‌پژوهی و تصحیح و تنقیح متون که شاید مهمترین و سنگین‌ترین رکن وظایف مرکز میراث مکتوب باشد حدوداً از صد سال پیش با کارهای امثال محمد قزوینی، ملک الشعرای بهار، محمدعلی فروغی، احمد بهمنیار، عباس اقبال آشتیانی و جلال همایی آغاز شد و طی این مدّت گسترش تدریجی چشمگیری داشته است و اگر تا مدتی به نحو مقطعی و کمابیش هر از گاهی رخ می‌داده، در سه چهار دهۀ اخیر گسترۀ وسیعی را فرا گرفته و می‌توان گفت دیگر خود به صورتِ نهادِ مستقلی درآمده که حرف‌ها برای گفتن دارد.

به نظر می‌رسد که مرکز میراث مکتوب در تشکیل و استقرار این نهاد بیشترین سهم را داشته است. گسترش کمی و کیفی پدیدۀ متن‌پژوهی و احیای منابع مکتوبِ پیشینیان لابد تاکنون هم به بروز مسائلی منجر شده، هم تجارب ارزنده‌ای به بار آورده است که مقتضی بررسی و ارزیابی علمی و نظام‌مند است. بی‌گمان تجربۀ گذشته می‌تواند چراغ راه آینده باشد. در جهت پرداختن به چنین ضرورتی اینجانب پیشنهادی دارم که گرچه شاید ناپخته و از نظر بعضی بی‌فایده بنماید ولی طرح آن ضرری به جایی نمی‌رساند.

پیشنهاد نخستینم فراهم آوردن فهرست جامعی از تمامی نکات و مطالبی است که از آغاز تاکنون حین تصحیح و تنقیح آثار مکتوب تدریجاً کشف، وارسی، تبیین و تشریح شده و در قالب رسالات و مقالاتی عرضه شده است. مراد آن تدوین فهرست مقالات از سنخِ آنچه شادروان ایرج افشار تهیه فرموده و دنبال آن در مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی ادامه دارد نیست، بلکه منظور تهیۀ سیاهه‌ای است از تک تک نکاتِ لغوی، نحوی، رسم الخطی، تاریخی و جغرافیایی و غیره است که به مرور تحقیق و تشریح شده و در حواشی و تعلیقات صدها اثر چاپ شده یا مقالات درج گردیده است. چنین سیاهه‌ای به مثابه نوعی کشف اللغات یا فرهنگ اصطلاحات تخصصی یا بهتر بگویم در حکم یک کنکور دانس (concordance) خواهد بود. خاصیت چنین فهرستی دوگانه است:

یکی تجهیز پژوهش‌گرانِ اکنون و آینده با مرجع سهل الحصول و راهنمای زودیابی که آنان را از صرف و چه بسا اتلاف وقت در راه رسیدن به نقطه‌ای که قبلاً دیگران به آن رسیده‌اند نجات می‌دهد.

دو دیگر آنکه از آفتِ دوباره کاری و تکرار مکررات که به جان مطالعاتِ پژوهشی در کشور ما افتاده است تا حد زیادی جلوگیری می‌کند.

و اما پیشنهاد دوم که محتملاً مخالفان زیادی دارد مقدم شمردن تصحیح متون بکر و دست نخورده بر متونی است که قبلاً لااقل یکبار از زیر دستِ پژوهشگری دیگر بیرون آمده است. بسیار بعید می‌نماید که هر تصحیح دستنویسی تصحیحِ نهایی آن باشد. همیشه مواضعی از آن جای تأمل و وارسی و حتی اصلاحات خرد و درشت دارد. کسی هم که به چنین تصحیح مجددی دست می‌زند البته که جای تقدیر دارد و زحماتش مأجور خواهد بود.

مع ذالک به زعم اینجانب جایگزین کردن چنین تصحیحی با تصحیح نسخه‌ای که قرن‌هاست روی قفسه‌های کتابخانه‌های عمومی و خصوصی خاک می‌خورد و احیاناً در شرف پوسیدگی است جای تقدیر بیشتری دارد. نسبت به بقاء نسخی که ویرایش ناقص شده و به چاپ رسیده می‌توان مطمئن بود اما نسخی که تاکنون فرصتِ تصحیح و نشر نیافته‌اند احتمال نابود شدن‌شان کم نیست پس باید هر چه زودتر به فریاد آنها رسید و اجازه نداد که در گنجینه‌های در بستۀ عمومی و خصوصی بمانند و بمانند تا از میان بروند. اینجانب هیچگاه سخن دردآلود استاد عارف نوشاهی را از یاد نمی‌برم که بیست سال پیش در همین مرکز میراث مکتوب فرمود «انبوهی از کتب خطی فارسی روی قفسه‌های کتابخانه‌های پاکستان یا هندوستان ـ تردید از من است ـ بر اثر نَشتِ آب تبدیل به خشت شده است. نسخ خشت شده راهم فقط باید به دور ریخت».

تصحیح آثار مصحح، ترمیم کارهای  انجام شده و به اصطلاح وصله پینه کردنِ دوخته‌های دیگران گرچه ارزش‌های خود را دارد اما به هر حال نوعی به دور خود چرخیدن و بر عصای دیگران تکیه کردن و با پلکان ساختۀ دسته دیگران بالا رفتن است. بگذارید برای امتحان هم که شده به راه‌های نکوبیده و ناپیموده برویم و سیر عرصه‌های ناشناخته کنیم. در کشفِ ناشناخته‌ها یقیناً لذتی است که در رفع و رجوع کارهای شناخته شده نیست. به فرض هم که کتب دست‌نویس به دست افراد نه چندان مجرب و وارد به کار تصحیح و چاپ شود، باز بهتر از آن است که اصلاً چاپ نشود و در منظر اهل کتاب قرار نگیرد. ضرب‌المثل «کاچی به از هیچی‌ست» در این‌جا مصداق پیدا می‌کند. کسی چه خبر دارد که در هزاران هزار نسخ خطی چاپ نشده در سراسر دنیا چه اطلاعات بدیع و ناشناخته‌ای پنهان مانده است. تا زمانی که این منابع به نظر اهل فن نرسد، چنان اطلاعاتی همچنان ناشناخته و مجهول باقی خواهد ماند. در کتب کهنی که تاکنون تصحیح و نشر شده هنوز مقادیر معتنابهی مطالب مبهم، مشکلات حل نشده و اصلاحات قیاسی و فرضی و حتی سهو و خطاهایی وجود دارد که چه بسا حک و اصلاح آن‌ها به کمک همان دست نوشته‌های مهجور مانده میسر گردد. ممکن است سرنخ‌هایی در آنها یافت شود که مبهمات و مشکلات سال‌های سال متون چاپ شده را برطرف کند و حدس و فرض‌ها را به قطع و یقین تبدیل کند. چنانچه در شاهنامه، مثنوی و دیوان‌های سعدی و حافظ هنوز نکته‌های مبهم و تردیدآمیزی وجود دارد، آسمان به زمین نمی‌آید و دنیا به آخر نمی‌رسد. این‌که مصححان این قبیل آثار دائم حرف یکدیگر را نقض کنند و یا گروه‌هایی از مردم غیرمتخصص در پوستین هم بیفتند که این روایت صحیح است و آن روایت ناصحیح، بعید است که ما را به جایی برساند. تلمبار شدن آرا و نظرات گوناگون ضد و نقیض، که اغلب مبتنی بر ذوق و سلیقه شخصی است، فقط می‌تواند بر تشتت و آشفتگی کار و تردیدهای موجود بیافزاید. البته بنده می‌پذیرمکه تحقق دو پیشنهاد یاد شده به این سادگی‌ها میسر نیست، به نیروی فراوان نیاز دارد و حمایت مالی فراوان.

از دانشگاه‌ها که بیشتر دستشان به دهانشان می‌رسد تقریباً ناامیدم. مراکزی مانند مرکز میراث مکتوب هم که راهکارها را می‌دانند از نظر مالی دچار روزمرّ‌گی‌اند و با ترس و لرز قدم برمی‌دارند که مبادا در تأمین حداقلِ هزینه‌های روزانه کم بیاورند و مجبور به تعدیل نیرو شوند. این تعبیری است که این روزها جای اصطلاح اخراج را گرفته است.

والسلام و با تشکر از صبوری دوستداران فرهنگ و آثار مکتوب و عرض تبریک مجدد به مناسبت بیست و هشتمین سال تأسیس این مؤسسه به همه عزیزان. خداحافظ.

دکتر حسین معصومی همدانی

به نام خدا

خیلی خوشحالم که میراث مکتوب ۲۸ ساله می‌شود. امیدوارم ۲۸۰ ساله بشود. میراث مکتوب از مؤسساتی است که در واقع سنتی را که برخی از  مؤسسات پژوهشی در پیش از انقلاب بنیان گذاشتند در طول این ۲۸ سال ادامه داده و تا به حال دستِ کمی از آن پیشینیان خودش ندارد. حوزۀ کار این مؤسسه و این مرکز پژوهشی تحقیق در مواریث مکتوب و به‌خصوص تصحیح و انتشار نسخ خطی بازمانده از روزگار گذشته است.

آنچه که میراث مکتوب تا الان منتشر کرده بسیار درخور توجه است و در واقع این موفقیت را باید مرهونِ مدیریت آقای دکتر ایرانی دانست که در طول این سال‌ها به این کارها چسبیده‌اند و سراغ کار دیگری نرفتند، با اینکه شاید شرایطش را هم داشتند.

من جُز تحسین چیزی نمی‌توانم در حق میراث مکتوب و کارهایش بگویم. دو مجله‌ای که میراث مکتوب منتشر می‌کند، یعنی آینۀ میراث و گزارش میراث، در واقع جزو ممتازترین مجلات پژوهشی در ایران هستند. من به‌خصوص به گزارش میراث خیلی علاقه دارم، برای اینکه بسیاری از نوشته‌های این مجله یادداشت‌های کوتاه است. البته مقالات بلند هم دارد ولی یادداشت‌های کوتاه آن بسیار قابل استفاده و راهگشاست.

در حوزۀ علائق شخصی بنده، که متأسفانه بسیار هم متنوع است، من فقط اشاره می‌کنم به اینکه میراث مکتوب تاکنون متون مهمی در زمینۀ تاریخ علم و در زمینۀ تاریخ فلسفه منتشر کرده است. بعضی از این موارد برای اولین بار منتشر می‌شود. کتاب رساله معینیه خواجه نصیر طوسی که اخیراً منتشر شده، اولین تصحیح انتقادی این کتاب است. کتاب خرقی، نهایه الإدراک، اولین چاپ این اثر بسیار مهم در تاریخ هیئت در جهان اسلام است که تاکنون ویرایش نشده باقی مانده بود.

چیزی که من شاید دوست دارم در کارهای میراث ببینم  یک توجه بیشتر به بحث‌های محتوایی در این آثار است. یعنی توقعی که آدم از یک اثر تصحیح شده دارد، به‌خصوص وقتی که نمونه‌های کارهای غربیان را در این زمینه می‌بیند، این است که هر اثری نه تنها مقدمه‌ای دربارۀ نسخه‌ها، جایگاه‌شان و نسبتِ آن‌ها با هم داشته باشد، بلکه از تحلیل محتوای آن اثرهم خالی نباشد. البته من می‌دانم که این کار کارِ دشواری است. این کاری است که باید در دانشگاه انجام شود. میراث مکتوب با امکانات بسیار اندکی که دارد نمی‌تواند این وظیفه را مستقلاً برعهده بگیرد. ولی شاید با ایجاد ارتباط بیشتر بین این مرکز و فعالیت‌هایی که در دانشگاه‌ها و مراکز دیگر پژوهشی انجام می‌شود این مقصود تا اندازه‌ای بتواند حاصل شود.

من گمان می‌کنم که یکی از وجوه بارز فعالیت میراث مکتوب این است که در واقع به همۀ میراث فکری ما توجه داشته است؛ چه میراث شیعه، چه میراث اهل سنت، آنچه به عربی نوشته شده، آنچه به فارسی نوشته شده. در واقع توجهش را منحصر به یک حوزۀ مخصوص نکرده است. به هرحال ما وارثِ همۀ این متون هستیم و همه اینها در واقع بخشی از فرهنگ ماست. حصر توجه به یک بخش خاص این فرهنگ در واقع سبب می‌شود که ما یک تصویر ناقص از آن پیدا کنیم.

به هر حال باز آرزویی که من دارم، و می‌دانم رسیدن به این آرزو دشوار است، این است که آثاری که میراث منتشر می‌کند به معنای واقعیِ کلمه تصحیح انتقادی باشد. به هر حال ما در ایران از لحاظ دسترسی به نسخه‌ها و از لحاظ پیدا کردن آدم‌های مناسب برای کار کردن روی این نسخ محدودیت‌هایی داریم، ولی هر چه به این سمت برویم که اگر متنی را چاپ می‌کنیم در واقع براساس بیشترین نسخه‌های موجود باشد و به‌خصوص تصحیح ما آینهای باشد از تحول آن کتاب در طول قرون، لااقل به یکی از اهداف کار تصحیح انتقادی بیشتر نزدیک شده‌ایم. البته عرض کردم که من محدودیتهای مؤسسۀ میراث مکتوب را خوب می‌دانم. واقعاً کاری که میراث مکتوب می‌کند با امکاناتی که دارد بسیار بزرگ است، ولی همۀ این‌ها باعث نمی‌شود که این آرزو را بیان نکنم. تصحیح یک نسخۀ کتاب که مثلاً چندین نسخه از آن وجود دارد، شاید مثلاً ده‌ها نسخه، براساس تعدادِ محدودی از آن نسخ، کار خیلی درخور توجهی نیست، اگرچه گاهی ناگزیر است.

به هر حال من باز تکرار می‌کنم کار میراث مکتوب در مقایسه با مؤسسات مشابه خیلی بزرگ بوده است. البته میراث مکتوب به آن معنا در حال حاضر مؤسسۀ مشابهی ندارد و مؤسساتی که به این میزان کار کرده باشند و این همه اثر را احیا کرده باشند و در اختیار همه گذاشته باشند در کشور ما خیلی کم است و به‌خصوص دامنۀ کارشان به این وسعت نیست و فقط با بخشی از فرهنگ ما کار دارند. این کار خیلی بزرگ بوده و امیدوارم همچنان ادامه پیدا کند و هیچ وقت آقای ایرانی از این کار دل‌سرد نشود. اگر چه می‌دانم مشکلات و موانع خیلی خیلی زیاد است. برای ایشان و برای همۀ دوستانی که از صمیمِ دل با این مرکز همکاری می‌کنند آرزوی موفقیت می‌کنم. برای کارکنان این مرکز که واقعاً جانانه کار می‌کنند و در کارشان از خودشان مایه می‌گذارند آرزوی توفیق می‌کنم. خداحافظ همگی. به امید دوام و بقای این مرکز مهم پژوهشی.

دکتر عارف نوشاهی

بسم الله الرحمن الرحیم

بنده عارف نوشاهی از پاکستان، خدمت جناب آقای دکتر اکبر ایرانی و همکاران ایشان و تمام فرهنگیان و فرهیختگان ایران بیست و هشتمین سالگرد تأسیس مرکز میراث مکتوب را تبریک می‌گویم. تأسیس مرکز پس از انقلاب اسلامی ایران در شرایطی بود که برخی از مراکز مشابه منحل شده‌اند و برخی دیگر مضمحل. در این میان میراث مکتوب قد علم کرد و جای خود را باز کرد و خوب کار کرد. توجه مرکز میراث مکتوب، به اسم و معنا، به میراث مکتوب بوده است و نه فقط آثار ایرانی، بلکه آثاری از قلمرو فارسی شبه قاره، عثمانی و ماوراءالنهر را نیز چاپ کرده است. اکنون میراث مکتوب در خارج از ایران در محافل ایرانشناسی و فرهنگ ایرانی یک مرکز معتبر و شناخته شده است. ارتباط من با میراث مکتوب کم و بیش از همان سال‌های آغازین آن مرکز بوده است و نخستین کارِ بنده حزین‌نامه را این مرکز در سال ۲۰۰۵ میلادی و در سال دیگر ۲۰۰۶ دو کتاب «ارشاد» و «مجالس جهانگیری» را منتشر کرد و بعد کارهای دیگر که بیشتر فهرست و کتابشناسی بوده است. جای خوشبختی است که در کارنامۀ مرکز میراث مکتوب کتاب‌های متعلق به شبه قاره کم نیست و امیدواریم این روند ادامه پیدا کند.

گفتند که برای آینده چه پیشنهادی برای مرکز داری.

جناب آقای ایرانی و مشاوران علمی ایشان بهتر از من می‌دانند که چه متونی شایستۀ چاپ است. به‌طور کلی می‌گویم که هرچه متون کهن‌تر و ماقبلِ قرن‌های ۶ و ۷ هجری باشد در تعمیم مسائل زبان‌شناسی فارسی و فواید مدنی مفیدتر است. چاپ کتاب‌های تذکره در اولویت باشد، زیرا تذکره هم تاریخ است و هم ادب و هم شعر.

در پایان البته برای خودم آرزو دارم که پنجاهمین سالگرد میراث مکتوب را هم شاهد باشم.

والسلام علیکم و رحمت الله

دکتر محمدجعفر یاحقی

به نام خداوند جان و خرد

سالروز تأسیس مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب را تبریک می‌گویم و آرزو می‌کنم که این مؤسسۀ خوش‌نام و خوش‌کار، با فعالیت‌های بیشتر در آینده مواجه باشد و جامعۀ فرهنگی ما از نتایج و دستاوردهای آن برخوردار باشند.

میراث مکتوب در این چند سال اخیر، با مدیریت شایسته‌ای که داشته و همکاران صمیمی که با ایشان همکاری می‌کردند کارنامۀ درخشانی دارد و آثار وجودی این مؤسسه در تاریخ فرهنگ ایران خواهد ماند. چاپ آثار و تحقیقات تازه و انتشار نسخه‌های خطی جدید، نسخه‌هایی که چاپ آن‌ها ضرورت داشته، اولویت کاری مؤسسه بوده است و کارهای خوبی هم در این زمینه انجام شده است. نسخه‌برگردان‌های خوبی هم که تا به حال منتشر کرده‌اند و امید است باز هم منتشر کنند به نظر من نقطۀ درخشان دیگری در کارنامۀ مؤسسۀ علمی پژوهشی میراث مکتوب است.

یک کاری که شاید بد نباشه آن هم در راستای کار میراث مکتوب ببینم بازچاپ بعضی از آثار کمیاب حتی به شکل فاکسیمیله، به شکل نسخه‌برگردان و به اصطلاح انتشار عمده و در اختیار گذاشتن آن در فضای فرهنگی جامعه است.

[2]
[3]